داستان اسارت بدون یک شلیک48
گنجینه پنهان در سینه یاران
جمع آوری خاطرات شهداء و ایثارگران کوی نیرو
درباره وبلاگ


به وبلاگ گنجینه پنهان خوش آمدید. ارزش زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا کمتر از شهادت نیست. مقام معظم رهبری شما می توانید از ادامه دهندگان آن باشید، همت کنید... از همه‌ی یاران تقاضا می‌کنیم که خاطرات خودشان را دریغ نکنند؛ زیرا دریغ ‌کردن خاطرات به نوعی به فراموشی‌ سپردن دوران جنگ است.
نويسندگان
شنبه 14 تير 1393برچسب:, :: 19:25 :: نويسنده : محمدرضا مروانی

قهر از خدمت! قسمت آخر

بهرحال رفتن قطعی شده بود. یکی دو شب قبل از جدایی از دوستان، در آسایشگاه جلسه تودیعی ترتیب دادند و در آخرهای شب جلسه تشکیل شد و از ما خواستند اگر حرفی و یا توصیه ایی داریم برای آخرین بار بگوییم. من در آن شب دشداشه ی سفیدی را که داشتم به تن کردم و دوستان برسم ایام جبهه می گفتند: امشب نورانی شدی! یا فلانی نور بالا میزند! و مانند آن که کنایه یا اشاره به رفتن یا شهادت بود و آن شب منظور رفتن و جدا شدن از جمع صمیمی آنان بود، در جبهه لقای یار اشتیاقت را دوصد چندان می کرد ولی آن شب این سخنان بر قلب من سنگینی می کرد. من،حسین و حیدر هر سه بافتخار جانبازی و قطع عضو مفتخر بودیم و آن شب باید غزل خداحافظی را می سرودیم و خود را مهیای ترک آن جمع نورانی می کردیم. در عین اینکه مجلس شادی و سرور بود ولی اندوهی پنهان در کلام و صدای ما بود. حسین و حیدر ابتدا صحبت کردند و از خوبی فضای اردوگاه و همدلی بی نظیر دوستان صحبت کردند و از همه بابت زحماتی که بواسطه ما متحمل شدند تشکر کردند. نوبت بمن رسید تاسخن پایانی بگویم. پس از مقدمه کوتاهی در ادامه مضمون سخنان حسین و حیدر، گقتم رفتن من نشان خوب بودنم نیست بلکه این انتخاب بدلیل این است که نمره قبولی نگرفتم و شایستگی خودم را برای خدمت در این جبهه اثبات نکردم و در ادامه در حالی که بغض گلویم را می فشرد و کلمات بسختی ادا می شد. در اینجا به ماجرایی که در ابتدای این یادداشت به آن اشاره کردم، گریزی زدم وبا ذکر آن گفتم، بنابراین رفتن من از اینجا به این دلیل است که از خدمت به شما محروم شدم و مهر مردودی در کارنامه ام زده شد. از این رفتن خوشحال نیستم. باورم این بوده و هست و تا کنون قرینه ای برای رد آن نیافتم که خدمت به بندگان خدا لیاقت می خواهد و باید برای آن نفست را قربانی کنی و اگر دیدی گرفتاری بندگان خدا به دست تو برطرف می شود بدان که آن عنایت خداوند است نه توانایی های تو، در حفظ آن کوشا باش، زیرا معلوم نیست دوباره این توفیق دست دهد تا دوباره به تو فرصت خدمت کردن برسد. کسب توفیق پس از سلب آن سخت می نماید ولی بیاری خداوند و توسل به ائمه هدی میسر است. التماس دعا، یعنی شدیدا التماس دعا.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





پیوندهای روزانه



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 5
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 8
بازدید ماه : 877
بازدید کل : 20869
تعداد مطالب : 334
تعداد نظرات : 138
تعداد آنلاین : 1

چاپ این صفحه